Web Analytics Made Easy - Statcounter

حسن انصاری، عضو هیئت علمی دانشگاه پرینستون، یادداشتی با عنوان «فقه در تمدن اسلامی و در گفتمان روشنفکری دینی در ایران» نوشته و در صفحه شخصی خود منتشر کرده است که متن آن را در ادامه می‌خوانید:

برخی روشنفکران عرب، تمدن اسلامی را تمدن فقه توصیف کرده‌اند. این سخن از جنبه‌های مختلف سخن درستی است. از فقه در این تعبیر طبیعی است که تعبد شخصی به فروع فقهی مراد نیست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بلکه جنبه تمدنی فقه در اسلام است که مقصود است. روشنفکری دینی در ایران چند دهه‌ای است که در برابر توجه به جنبه‌های معنوی دین اهمیت فقه را کم جلوه می‌دهد. البته آنچه از گفتمان روشنفکری دینی در ایران بر می‌آید این است که منظورشان از فقه، فقه بمثابه دانش است. به نظرم این باور ناشی از دو فهم نادرست است: یکی از خود اسلام بمثابه دین و دیگری اسلام بمثابه تمدن. اسلام بمثابه دین بیش از آنکه نظامی الهیاتی باشد که از طریق مرجعیتی رسمی مانند کلیسا تحدید و مرزبندی شود دیانتی است که در واقع در حوزه عمل مؤمنانه (مقوله ایمان) و مطابق ‌سنت‌ معنا می‌یابد و از اینجاست که شریعت در اسلام اهمیت دارد. اهمیت فقه در اسلام نیز ریشه در همین امر دارد. 

با این وجود در تمدن اسلامی فقه به دلیل اهمیت شریعت از همان سده نخست تبدیل شد به بستر پویایی علوم و دانش‌ها در اسلام. فقهاء از سده اول قمری از جایگاه اجتماعی بسیار مهمی برخوردار شدند. در اندیشه سیاسی اسلامی و در عصر خلفای اموی و عباسی فقیهان در مشروعیت بخشی به حاکمیت‌ها به شکل‌های مختلف سهم مهمی ایفا می‌کردند. اجتهاد خودش دست کم در مقام نظر و تئوری، یکی از شروط خلافت بود و امام الحرمین جوینی هم که سهم این شرط را در مشروعیت خلافت کم کرد در مقابل معتقد بود که خلیفه می‌تواند با کمک فقهاء، امور دینی حکومت را سامان دهد و هرگاه به اجتهاد نیازمند شد از آنان کمک بگیرد. بنابراین فقهاء سهم مهمی در اجتماع و سیاست و تدوین ‌قانون‌ در طول تاریخ تمدن و حاکمیت‌های اسلامی داشتند. اما این همه ماجرا نیست.

فقه دانشی بود که خیلی زود از همان سده اول و اوائل سده دوم رو به رشد و گسترش نهاد. بسیاری دیگر از علوم در اسلام به دلیل فقه رشد کردند و بالیدند: از تفسیر قرآن گرفته تا حدیث و علم کلام. در این میان از همه مهمتر دانش اصول بود که به دلیل فقه شکل گرفت و در حقیقت تبدیل شد به زمینه‌ای برای آنکه فقه مادر علوم شود. علم اصول در بستر تاریخی خود مرتبط بود با علوم لغت و ادب و تمام علوم دینی و همچنین با کلام و منطق و فلسفه. نمونه اعلای این را باید در غزالی دید که از اصول آغاز کرد با کتاب منخولش که حاصل درس‌های استادش بود و تقریبا بعد از نوشتن همه آثار دیگرش از فقه و اخلاق و منطق و فلسفه و تصوف باز در آخر عمر به عنوان نتیجه همه آنها باز به علم اصول بازگشت و کتاب مستصفی را نوشت که پایه بسیاری از کتاب های بعدی در این دانش است. حتی منطق و فلسفه هم در بسیاری از حوزه‌های دینی به دلیل علم اصول مجال رشد داشت. به هر حال فقه به این ترتیب مادر علوم بود. حتی امروزه روشن شده که علوم ریاضی و بخش‌هایی از دانش‌های هیئت و فیزیک به دلیل اهمیت فقه بود که مجالی برای رشد و مطالعه و سرمایه گذاری از سوی حکومت‌ها و اوقاف و مدارس یافت. 

اهمیت فقه در اسلام را از اهمیت نهاد مدرسه هم می‌توان فهمید. مهمترین نهادهای آموزشی در تاریخ اسلام مدارس بودند. مدرسه نظامیه که خواجه نظام الملک در بغداد و نیشابور و برخی شهرهای دیگر بنیاد نهاد در واقع نهاد آموزش فقه بود (و علم اصول). مدرس نظامیه طبق وقفنامه می‌بایست فقیه برجسته دوران باشد. اما در همین نظامیه آموزش فقه و اصول موجب شد که دانش‌های جدل و کلام و فلسفه و حتی ریاضیات رونق گیرد. می‌دانیم که بعد از خواجه حتی در همین نظامیه‌ها به منطق و حتی گاه فلسفه توجه می‌شد. دانش فقه با دانش‌های خلاف و اصول مرتبط بود و اگر کسی می‌خواست در خلاف و اصول متخصص شود باید دانش جدل می‌دانست که به ویژه از دوره غزالی به بعد با دانش منطق مرتبط شد. یعنی فقیهان در واقع منطقیان برجسته‌ای هم می‌شدند تا بتوانند از آن در در دانش‌های خلاف و جدل فقهی بهره بگیرند. 

بدین ترتیب باید گفت به یک معنا تمدن اسلامی تمدن فقه است و با فقه رشد کرد و بالید. روشنفکری دینی از آنجا که به جنبه‌های تمدنی و تاریخی اسلام کمتر عنایت دارد اهمیت فقه را کمتر در می‌یابد. راه اصلاح و نوگرایی دینی از فقه و اجتهاد فقهی و اجتهاد در اصول و فروع فقه آغاز می‌شود. این نکته‌ای است که روشنفکری دینی از آن غافل است. حتی غزالی و شمس و مولانا را هم نمی‌توان بدون فقه فهمید.

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: روشنفکری دینی در ایران تمدن اسلامی تمدن اسلام اهمیت فقه علم اصول دانش ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۲۶۸۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حجت الاسلام خسروپناه: علم حکمی؛ لازمه دستیابی به تمدن نوین اسلامی

به گزارش خبرنگار گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، حجت الاسلام عبدالحسین خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در مراسم تجلیل از استادان سرآمد آموزشی که عصر امروز (دوشنبه، ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳) در دانشگاه علم و صنعت برگزار شد، ضمن تبریک هفته معلم خطاب به استادان اظهار کرد: ان‌شاءالله خداوند به شما توفیق دهد که شغل معلمی را شغل انبیاست با صحت و سلامت و تربیت دانشجویان ایمانی و دغدغه‌مند نسبت به سرمایه‌های ایرانی به محقق کنید.

وی با گرامیداشت یاد شهیدمطهری بیان کرد: شهید مطهری فیلسوف، فقیه و عالم دین بود و در کنار عالم دین بودن دارای غیرت دینی هم بود؛ چرا که بین غیرت دینی و عالم دین بودن تفاوت وجود دارد، البته باید از همسر ایشان مرحومه مغفوره خانم روحانی هم یاد کنیم؛ چرا که شهیدمطهری قطعا با پشتیبانی همسرشان توانستند جایگاه علمی را کسب کنند.

دبیر شوری عالی انقلاب فرهنگی افزود: همه شما استادان با اصطلاح مدرن، آشنایی دارید، اصطلاح مدرن وصف خیلی از موضوعات از قبیل فلسفه، علم، فناوری، صنعت، سبک زندگی و ... است. معروف است که می‌گویند دکارت پدر فلسفه مدرن است، یعنی قبل از دکارت فلسفه، فلسفه مدرن نبود یا می گویند نیوتون در نیمه دوم قرن هفدهم پدر علم مدرن است، یعنی قبل از وی علم بود، اما علم مدرن نبود. این سوال خیلی مهم است که می‌گویند علم مدرن چیست؟ و چه فرقی با علم غیر مدرن دارد؟ علمی در دوران قرون وسطی مطرح بود که در اصطلاح غربی‌ها علم با مبنای سنت مسیحی نام داشت که با ظهور گالیله در قرن هفدهم و نیوتون در نیمه دوم قرن هفدهم علم مدرن شکل گرفت.

استاد خسروپناه با طرح این سوال که علم مدرن چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟ ادامه داد: اصولا ما در تفکر اسلامی معتقد به علم، دانش، معرفت و فریضه دانستن علم هستیم و توصیه شده‌ایم که به دنبال علم برویم و فرموده‌اند که بر زن و مرد مسلمان علم فریضه هست. این علم که العلم السلطان یا فریضه است، چیست؟ آیا علم مدرن هست؟ با تعبیر فلسفه علم، چقدر با این پارادایم علم مدرن موافق هستیم؟ دانشگاه ها شکل گرفته و دروس دانشگاهی عمدتا علومی است که از غرب آمده است، اکنون فیزیک یک علم مدرن است و با فیزیکی که در طبیعات قدیم تدریس می‌شد، متفاوت است.

وی ادامه داد: در طبیعات قدیم عناصر ۴ گانه‌ای را قائل بودند که شامل خاک و آب و باد و آتش می‌شده است؛ اما در علم مدرن هم قوانین ترمودینامیک تغییر کرده و هم عناصر جدول مندلیف مرتب رو به توسعه است.

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: بنابراین پارادایم علمی تغییر کرده است، آیا با داشته هایی که داریم با علم در اندیشه اسلامی می توانیم علم مدرن را بپذیریم، معمولا این سوال را خیلی ها ساده جواب می دهند و می گویند هر علمی که نافع باشد، باید مورد استفاده قرار بگیرد حال علم مدرن باشد یا علم دوران سنت باشد، اگر نافع است باید بپذیریم. فیزیک و شیمی و زمین شناسی و علوم مهندسی و فناوری نافع هستند و استفاده می‌شوند که برخی از این علوم بهره نادرست می‌برند و آن را بد استفاده می‌کنند مثل چاقویی که یکی از آن استفاده درست می‌کند و دیگری استفاده غلط می‌کند.

استاد خسروپناه گفت: اسلام بر علم حکمی و مبتنی بر حکمت تأکید دارد که با علم سنت مسیح قرون وسطی متفاوت است. با علم مدرن هم متفاوت است،  البته وقتی می‌گویند تقابل طبیعتا نافی وجوه اشتراک نیست.

وی با طرح این پرسش که چه نسبتی بین علم حکمی با علم مدرن وجود دارد؟ اضافه کرد: عقل قطعا ابزار علم است، البته امروزه در علم مدرن مخصوصا در مهندسی، صنعت، فناوری و ... غیر از عقل از تخیل هم بهره می‌بریم و به همین علت است که بشر صاحب علم اکتسابی زایشی است و تولید علم می‌کند، اما حیوانات این کار را نمی‎کنند، آنها علم دارند، اما علم غریزی است و ما انسان‌ها علم عقلی داریم، قطعا پشتوانه علم عقل است.

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان کرد: اگر بخواهم تفاوتی در ساحت عقل بین علم مدرن و علم حکمی ذکر کنم این هست؛ عقلی که در دوره مدرن و دوره فلسفه مدرن مطرح است و در علم مدرن اثرگذاشته است 2 معنایی از عقل بود؛ دکارت وقتی از عقل سخن می گوید عقل نظری ریاضی را مدنظر قرار می‌دهد و می‌گوید اگر انسان ریاضی بداند عالم را نیز می‌شناسد. وقتی نوبت به عقل استدلالی کانت رسید، عقل دیگری را به میدان نشاند به نام عقل علمی. پس از کانت فیلسوفان دیگری مانند ماکس وبر که جامعه‌شناس و فیلسوف بود، عقل معاش یا برنامه‌ریز را مورد تاکید قرار داد.  

استاد خسروپناه گفت: در سیر علم مدرن که مبتنی بر فلسفه مدرن است، 3 عقل نظری و عقل عملی و عقل ابزاری مطرح است. اگر کسی بخواهد علم مدرن را بر اساس عقل مدرن تعریف کند باید بگوید علم مدرن دانش زاییده عقل نظری یا عقل عملی با عقل ابزاری است. اما آیا در حکمت عقل نظری را قبول داریم؟ اگر نهادهای اصلی قدرت ابن سینا، سهروردی تا خواجه نصیرالدین، علامه طباطبایی باشند عقل نظری و عقل عملی را قبول داشتند. ما شیعیان عقل نظری و عملی را قبول داریم. آیا در فرهنگ اسلامی واژه‌ای معادل عقلانیت برنامه‌ریز داریم یا خیر؟

وی بیان کرد: منشا حکمت را «خرد ناب» می‌دانیم که اگر جامع شود معنای لب می‌دهد. عقل جامعه و خرد ناب این است که عقل نظری، عملی و معاش را قبول داشته باشیم، اما این عقل مدرن است، در علم حکمی که مبتنی بر خردناب است، غیر از عقل نظری، عملی و معاش یک عقل چهارمی به نام عقل معاد است که اگر این ۴ عقل سمع و بصر، تخیل، تعقل و عقل ناب با هم جمع شوند عقل معاد یا لُب را شکل می‌دهند، پس فرق علم مدرن با علم حکمی در این نیست که یکی عقل را قبول داشته باشد و دیگری خیر، بلکه هر دو عقل نظری و عملی و معاش و برنامه ریزی را قبول دارند، ولی علم حکمی عقل معاش و معاد را هم قبول دارد.

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی اضافه کرد: برخی نظریه های علوم اجتماعی مانند عقلانیت ارتباطی که هابرماس مطرح می کند عقل نظری را قبول ندارد، پست مدرن ها عقل نظری و عملی را قبول ندارند و جزء علم مدرن به شمار می‎آیند، البته نمی‌خواهم بگویم کسی که جزء پست مدرن است علم نظری و عملی را قبول ندارد، اما هستند کسانی که در علم مدرن عقل نظری و عملی را قبول ندارند، امروزه روانشناسی و جامعه شناسی پست مدرن داریم، پس وقتی علم حکمی خواهیم داشت که عقل نظری  و عملی و معاش و معاد با هم جمع شوند که حکمت را تشکیل می دهد و به علمی که از حکمت سرچشمه بگیرد علم حکمی نام دارد.

استاد خسروپناه افزود: آیا در برنامه آموزشی و درسی و شورای گسترش و تعیین رشته ها و سرفصل‌ها و تدوین کتب درسی این تمایز فلسفی اثر می گذارد یا خیر؟ استادان و نخبگان باید برای این پرسش پاسخ بیابند.

وی تاکید کرد: عالمان ما از ابن سینا تا رازی، شیخ بهایی و میرداماد و ... علم حکمی را دنبال می‌کردند، اگر بخواهیم به تمدن نوین اسلامی برسیم، محتاج علم حکمی هستیم. حال باید دنبال آن باشیم که چگونه علم حکمی را با عقل معاد پیوند دهیم، شما استادان حکمت بنیان ان‌شاءالله با کنش و خرد و فضیلت و اخلاقی که دارید می توانید این علم را به ثمر برسانید، ولی مهم است که در برنامه های درسی به آن توجه کنیم و امیدواریم خداوند عمری به ما عطا کند تا علم حکمی را در سراسر دنیا نشر دهیم.

انتهای پیام/

نادیا عابد

دیگر خبرها

  • گسترش همکاری‌های مذهبی - فرهنگی در دستور کار ایران و ازبکستان
  • حجت الاسلام خسروپناه: علم حکمی؛ لازمه دستیابی به تمدن نوین اسلامی
  • دهه هشتادی‌ها نسل پیشران تمدن‌ساز هستند
  • شهید «مطهری» طراح اندیشه تمدن نوین اسلامی است
  • اهمیت تلاش برای توسعه پژوهش‌های کاربردی در جهان اسلام
  • امام رضا، محل وفاق تمام مسلمانان جهان است
  • اراده ملت ایران بود که عملیات «وعده صادق» را رقم زد
  • امام رضا (ع) محل وفاق تمام مسلمانان جهان است
  • تمدن نوین اسلامی با وحدت محقق می‌شود/ عینت‌بخشی به وحدت اسلامی در دستور کارم بود
  • رویکرد سپاه کردستان اعتقادی است